عجب قضیه ای تلخی که اتفاق افتاد
که بین دلبر ودلدار او فراق افتاد
بکرد دشمن فکر آنکه زین خبرشاید
میان مردم بیدارما نقاق افتاد
زجونا مساعد ودست قضا دراین کشور
بلیه ای بظهور آمد و شقاق افتاد
خبر رسید زیک حادثه که مبهم بود
میان دلزدگان فکر و اشتیاق افتاد
سقوط آن هلی کوپتر عظیم حادثه بود
که در هوای مه آلود اتفاق افتاد
چوکرد خدمت شایان بمردم ایران
میانی ریسا نام اوست که طاق افتاد
رواق شاه غریبان بگشت مدفن او
ببین که پرتوی نوری دران رواق افتاد
تویی خادم جمهورو سید عاشق
وهمچو ماه درخشان که در محاق افتاد
زدی تو ضربه مهلک به دولت صهیون
که با تمامی شهرت زطمطراق افتاد
رئیسی از بهر ما رفت و اسمانی شد
ازاین مصیبت بقلبم غم جهانی شد
تلاش کرد براه خدا و ملک و وطن
که کار خیر هرانچه کرد جاودانی شد
نمرده است ونمیرد وزنده است کنون
نگوید این بغلط کس که رفت وفانی شد
بگشت خستگی ازکار او بسی خسته
یقین که معنی این حرف را معانی شد